NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
یک سایت ضدانقلابی از فتنه گرانی چون موسوی و کروبی خواست به جای تناقض و تاکتیک یکی به نعل و یکی به میخ، تکلیف خود را با قانون اساسی و خط امام مشخص کنند چرا که طبق قانون اساسی و خط امام، آنها باید از ولایت فقیه تبعیت می کرده اند و نکرده اند. گویانیوز نوشت: آنچه از ظاهر امر پیداست دعوای حاکمیت و اصلاح طلبان بر سر اجرای قانون اساسی است. اما قانون اساسی متاثر از جایگاه ولایت فقیه است و می توان گفت بازگشت به قانون اساسی، از منظری دیگر، بازگشت به دامان ولایت مطلقه فقیه و التزام عملی به آن می باشد که همان هدف حاکمیت و همان مفهومی است که در مرامنامه جبهه مشارکت به عنوان یک حزب خط امامی آمده است. این سایت نزدیک به سازمان سیا با تاکید بر اینکه ولایت مطلقه فقیه از مبانی اندیشه سیاسی امام خمینی و قانون اساسی است اضافه می کند: آقای خمینی در نامه مورخ 16/2/1366 خطاب به آقای خامنه ای می گوید «حکومت که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله (ص) است یکی از احکام اولیه اسلام و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است...». آقای کروبی به عنوان عضو شورای بازنگری، بعد از بازنگری قانون اساسی گفت «اگرچه رهبر، ولی امر و مافوق قانون است ولی با تغییراتی که صورت گرفت اختیارات جدید به رهبری داده شده است». از موارد دیگر قابل ذکر، می توان به گفته های آقای یوسف صانعی در یکی از سخنرانی هایش اشاره کرد؛ در آنجایی که می گوید: «من به عنوان یک مساله شرعی می گویم که تخلف از نظر آیت الله خامنه ای خروج از ولایت الله و ورود به ولایت شیطان است». گویانیوز می نویسد: با این اوصاف نمی توان حکومت دینی را متهم به نقض قانون اساسی و انحراف از خط امام کرد چرا که عمل حکومت بر طبق شرع، خط امام و قانون اساسی است. اکنون یا جناح اصلاح طلب (وکسانی چون آقایان موسوی و کروبی و خاتمی) از قانون اساسی موجود عبور کرده که در این صورت باید تمام الزامات، تبعات و عواقب آن را بپذیرد و یا قانون اساسی را قبول داشته و کماکان معتقد به حکومت دینی بوده و اصلاحات مد نظر خود را در همین چارچوب می داند که در این صورت نیز باید تمام الزامات و پیامدهای آن را قبول داشته باشد. اگر خارج از حاشیه ها و ادبیات معمول به سخنان به نعل و به میخ روسای جمهور قبلی و برخی اصلاح طلبان دقیق شویم، شائبه اخیر تقویت خواهد شد. بنابراین با لحاظ شناخت و تجربه کافی آنها از ساختار و ماهیت نظام ولایت فقیه، نوع قول و فعل آنها متناقض، خارج از دایره صداقت، وارونه نمایی و قلب واقعیت هاست. واقعیت را می توان انکار کرد اما نمی توان پنهان و دگرگون جلوه داد. با درنظر گرفتن نوع عمل، شجاعت و ایستادگی آقایان کروبی و موسوی و اعلام مواضع و بیانیه های آنها و دگرگونی این مواضع با گذشت زمان و همچنین برخی اشارات این دو در مورد وحی منزل نبودن قانون اساسی، حساب آنها را باید از بقیه اصلاح طلبان و سیاسیونی که مصداق گفته های متناقض می باشند، جدا کرد. بنابراین اگر براساس قرائن و شواهد چنین باشد و کروبی و موسوی به این رسیده باشند، اصرار بر «اجرای بدون تنازل قانون اساسی ولو به صورت تاکتیکی و به خاطر درنظر گرفتن برخی ملاحظات و یا براساس هر محاسبه و استدلال دیگری نه تنها به آنها کمکی نخواهد کرد بلکه در شرایط حساس کنونی برای جنبش سبز نیز نتیجه مثبتی دربر نخواهد داشت و حتی موجب تضعیف آن نیز خواهد شد، همچنان که بعید به نظر می رسد از هزینه های مبارزه هم بکاهد. کما اینکه علیرغم اصرار آقایان بر التزام به قانون اساسی، انقلاب و خط امام، اتهام «منافقان جدید» نیز بر لیست اتهامات قبلی آنها افزوده شده است. وقت آن رسیده است که آقای کروبی و موسوی و اصلاح طلبان در جهت عمل به مسئولیت خطیری که متوجه آنهاست، فارغ از هرگونه عافیت طلبی، مصلحت اندیشی و محافظه کاری، بصورت شفاف موضع خود را در قبال ولایت فقیه، حکومت دینی و جدایی نهاد دین از دولت اعلام نمایند. چرا که تقلیل و تنزل مسئله و مبارزه فعلی به دعوا بر سر «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» نشانی اشتباه دادن است. [ یکشنبه 89/6/21 ] [ 10:45 صبح ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|